در خانه مادربزرگ، همه خانواده دور هم جمع شدهاند تا جشن تولدی برای مادربزرگ بگیرند. از راه رسیدن سرزده داماد خانواده که مسافرت بوده همه چیز را بهم میریزد. او مدتی پیش یک شمش طلا در خانه مادربزرگ به امانت گذاشته بود و حالا ... ادامه و دانلود
معدنچیا میگن هرچی بیشتر دنبال الماس بگردی، کمتر پیداش میکنی. به عقیده اونا، الماسه که آدمشو پیدا میکنه. اونه که تصمیم میگیره دست کی بیوفته و رو انگشت کی بشینه… ... ادامه و دانلود
زدم، زدی، زد؛ زدیم، زدید، خورد... اما برای ما مشخص نیست کسانی بانک زدهاند یا بانک آنها را زده است. چه بزن بزنیست و چه بزن بزنی باید باشد در بانکزدهها و ما خودمان هم حیرانیم. به همه گفتیم زدیم شمام بگید زدن. تو ... ادامه و دانلود
داستان خواهر و برادری به نام حنا و امیرعلی است که از عروسکی به نام بام بالا کمک میگیرند تا پدر و مادر خود را آشتی دهند. بام بالا عروسکی است که به همه بچهها کمک میکند به آرزوهای خود برسند... ... ادامه و دانلود
ابراهیم، استاد فیزیک دانشگاه که روی تئوری پایان دنیا کار میکند، در بیمارستان با خانم نظافتچی عجیبی به نام تی تی آشنا میشود که به روش رحم اجارهای، فرزند زوج ناباروری را باردار است. آشنایی این دو آغاز ماجرایی بزرگی است که زندگی هردوشان ... ادامه و دانلود
این فیلم روایت یک کفاش دست دوز به نام استاد نوبوی است که سالهاست محصولات خود را به بازار می دهد. ولی بعد از ازدواج دخترش لعیا با ناصر که شاگرد اوست به دلیل مخالفت با این ازدواج، شاگردش را از مغازه بیرون می ... ادامه و دانلود
روایتی متفاوت از زندگی شهید هستهای؛ داریوش رضایینژاد است. شهره همسر او به خاطر تهدیدهایی که متوجه خانوادهاش است، عاشقانه خود را به آب و آتش میزند تا زندگیاش را از تشویش و آشفتگی نجات دهد... ... ادامه و دانلود
اثری کولاژ مانند است که از هر دری حرف میزند؛ از دغدغههای هرروزه ما، از اعتراض به سپردن پدر و مادرها به خانه سالمندان، از جبهه و جنگ، از زندان و... این روایتها با چاشنی موسیقی همراه شدهاند و در عین مجزا بودن خط ... ادامه و دانلود
دختر جوانی به نام فرشته یک سال است که در تهران زندگی میکند و مادر یک نوزاد نامشروع است. او برای تحصیل به پایتخت رفته است، اما اکنون از کودک مراقبت میکند و محصولات چاپی را برای یک چاپخانه از خانه طراحی میکند. او ... ادامه و دانلود
در جنوب شهر جوانی به نام عطا با پدرش زندگی میکند و دو تن از دوستان خود را نیز به خانه راه داده است. کلفتی که برای همسایهشان کار میکند، دلبستگی خاصی به این جوان دارد که عطا از آن بیخبر است. این کلفت، ... ادامه و دانلود